پرنیان در گذر زمان تاکنون
سلام سلام سلام
وای باز باید مامان خاطره شطرنجی بشه که اننننقدددر دییییر می نویسه .
خیلی حرف ها و تعریف ها از یکدونه دختر نازم دارم .
اول از همه این که رنگ و شوق زندگیمونه . یک روز که خونه نباشه ، همممممه جا ساکته .
این موضوع یک شب و روز که خونه نبود اثبات شد. و کیان (برادر بزرگ) کللی به خاطر نبودنش گریه کرد .
ناز دختر ما ، خییلی مهربونه و احساساتش را قشنگ ابراز می کنه . عاشق دریا ست و همش دوست داره در سفر باشه .
آرزوهای بزززرگ زیاد داره .
پیانو میزنه تا خستگیهامون به در بره .
اهل قر و فر هم زیاده . کافیه یک جا بخواهیم بریم . چی بپوشم ؟ چی بپوشم به راههه دیگه .
ورزش هم خیلی دوست داره . الان هم بسکتبال تمرین میکنه با عمه فرنوش جانش .
فیلم و سریال دیدن هم خیلی دوست داره . در حال حاضر داریم با هم یک سریال می بینیم
پلیس شدن ، ماجراجو شدن ، مربی ورزش شدن و .... را دوست داره
آهان راستی ! خدا نکنه بگی فلان کار را فلان روز فلان ساعت انجام میدیم . دییگه ول نمیکنه .
هی می پرسه و چک میکنه .
از حالا هم برای تولد 10 سالگی برنامه ریزی کرده . واویلا !!! 🙃
یک شب در هفته هم پیش مامان جونش که بنده باشم میخوابه .
خلاصه ... در کل دختر مهربان و شادی هست .
خیلی چیزها هست که می تونم بنویسم اما بهتره که از این به بعد این صفحه را به خودش بدم
حالا دیگه 8 سالش کامل شده و میتونه خودش ادامه بده.
دختر نازنینم ! پرنیان عزیزم !
نوشتن این وبلاگ را به خودت میسپارم.
دوست دارررم همیشه همیشه و بی انتها . 😘😘😘
مامان خاطره
اول شهریور 1400